
این روزها با گسترش پیدا کردن اختلافات نیروهای درون استانی روی گزینه استاندار مفهوم استاندار کارامد هم وارد ادبیات سیاسی استان شده است. در اینجا با طرح یک مثال تلاش می شود که نشان داده شود که کارامدی و ابزارهای ان چیست.
شاخصی را در سالنامه آماری کشور مورد لحاظ قرار می دهند تحت عنوان تولید ناخالص داخلی که در تعریف نتیجه نهایی فعالیت های اقتصادی واحدهای تولیدی در یک دوره زمانی معین که معمولا یک سال شمسی را نشان می دهد. به عبارت دیگر میزان ارزش تولید شده ناشی از فعالیت های اقتصادی را بیان می کند.
بررسی این شاخص در دهه 90 که 8 سال آن در اختیار دولت اعتدال گرایان بوده است نشان می دهد که این شاخص که در سال 1390 استان های کرمان، یزد، زنجان، هرمزگان و سمنان به ترتیب 2/39، 1/56، 0.77، 1/89، 1/63 و 0.8 بود به ترتیب با رشد 59/2، 52/5، 50/6، 39/7، 31/9 و 30 درصدی آن استان ها را از نظر این شاخص مهم اقتصادی برتر نمود که نشانگر جریان فعال اقتصادی و تولید در آن دوره است. در همین زمان در استان چهار محال و بختیاری با در نظر گرفتن سالنامه آماری 1400 این شاخص از 0/58 به 0/66 رسید که معادل 13/8 درصد رشد در یک دهه است.
این آمار نشان می دهد که حوزه های سیاستگزاری در استان های برتر هوشمند بوده و استاندار ها و روسای سازمان مدیریت بومی و غیربومی در آن استانها توانستند از شرایط بهترین بهره را برای رشد و توسعه استان خود استفاده کنند اما استان چهارمحال و بختیاری رتبه بیستم را از میان 32 استان کشور کسب کرد. در این دوره هم استاندار بومی و هم استاندار غیربومی و همچنین رئیس سازمان مدیریت بومی و غیربومی حضور داشتند که نشان دهنده ضعف ساختاری جریان توسعه در استان می باشد.
اکنون مسجل است که استان نیازمند یک استاندار دانا و دارای فهم استراتژیک می باشد تا بتواند گره کوره جریان توسعه را در استان باز نماید و البته بومی بودن و غیربومی بودن فاقد اهمیت است.
یادآوری می گردد دکتر زینی وندی، معاون کنونی وزیر کشور، استاندار سابق غیربومی کرمان در همان دهه، سهم موثری در رتبه اول استان کرمان در رشد تولید ناخالص آن استان داشته است.