عصر شهرکرد

پایگاه خبری سیاسی اقتصادی

سیاسی

سیاستِ سوءاستفاده | محمدرضا تاجیک

محمدرضا تاجیک، نظریه‌پرداز و استاد دانشگاه

یک

بزرگی می‌گوید، این شما هستید که به مردم می‌آموزید چگونه با شما رفتار کنند. هر وقت حس کردید که اطرافیانتان با گفتار و رفتارشان از شما سوءاستفاده می‌کنند از خود بپرسید: چه کرده‌ام که به آنان اجازه سوءاستفاده از خود را داده‌ام. مادام که خود را در قبال واکنش دیگران مسئول ندانید، تردید نکنید که هم‌چنان تحت سیطره و نفوذ اطرافیانتان قرار خواهید داشت.

اپیکتتوس می‌گوید: “فردی که شما را آلت دست قرار می‌دهد، به ظاهر به شما اهانت نمی‌کند، بلکه تصویر عملکردش در ذهن شما اهانت‌آمیز به‌نظر می‌رسد. از این‌رو، وقتی از کسی رنجش به دل می‌گیرید، در واقع، طرز تلقی شما مسئول ناراحتی شماست.”

به هر حال، ما می‌خواهیم به این نکته اشاره کنیم که ناراحتی‌ها، ضررها و صدماتی که از سوی دیگران تحمل می‌کنید، نتیجۀ رفتار و طرز برخورد نامناسب خودتان است، و برای رهایی از این مخمصه، تنها باید گفتار و رفتارتان را بررسی کرده و طرز برخورد خود را با دیگران اصلاح کنید.

دو

فرناندو رویاس، نویسنده اسپانیایی سال‌ها پیش گفت: “از کلمه‌ها کاری ساخته نیست، تنها به عمل و اقدام تکیه کنید.” اگر بکوشید از طریق مباحثه و جدل راه سوءاستفاده افراد سلطه‌جو را سد کنید، آن‌چه عایدتان می‌شود رد و بدل تعدادی لغت و عبارت است. به‌علاوه، افراد قربانی‌کننده، اغلب از طریق مباحثه‌های طولانی راه سوءاستفاده خویش را صاف و هموار می‌کنند.

طرز برخورد شما تنها راهی است که می‌توانید با توسل به آن به دیگران بیاموزید که به اصطلاح پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند و به حقوق شما احترام بگذارند. از یاد نبرید که بنای زندگی بر سلطه‌پذیری قرار ندارد. این خود ما هستیم که با ندانم‌کاری، از اصول و قواعد اجتماع عدول کرده و اسباب سوءاستفاده از خویش را فراهم می‌سازیم، و زندگی را به کام خود تلخ و ناگوار می‌کنیم. اگر مایلید کسی را از انجام کار مثبتی باز دارید، شرایطی را فراهم کنید که او به سخن گفتن بسنده کند. زیرا انسان هرچه بیش‌تر سخن بگوید، کم‌تر ذهن را به عمل متمرکز می‌کند.

هرگاه، تصمیم گرفتید که با توسل به کلمه‌ها طرز برخورد دیگران را نسبت به خود تعیین کنید، از خود بپرسید که با این‌کار چه نتیجه‌ای عایدتان می‌شود.آیا فروشنده با شنیدن سخنان شما تغییر موضع می‌دهد و یا این‌که بدون توجه به نقطه‌نظرهایتان هدفش را دنبال می‌کند؟ آیا آن‌چه می‌گویید، مورد قبول فرزندانتان قرارگرفته و یا گفته‌های شما از یک گوش آنان فرورفته و از گوش دیگر خارج می‌شود؟ِ همسرتان، آرام و ساکت به سخنان شما گوش فراداده و یا هم‌چنان سرگرم کاری است که همواره با آنان مخالف بوده‌اید؟ پس روشن است که کلمه‌ها و عبارت‌ها، تنها زمانی موثر واقع می‌گردند که با کار و اقدام و حمایت پشتیبانی شوند.

سه

اکثریت قریب به اتفاق مردم، بر این باورند که قاطعیت با رفتار خشک و خشونت‌آمیز مترادف است. حال آن‌که جدیت یعنی دفاع از حقوق و امتیازات حقه خویش است و اطمینان از بازیچه‌نشدن توسط دیگران. شما می‌توانید بدون این‌که فردی منفی یا دردسرساز و جنجال‌آفرین باشید، به ابزار قاطعیت مجهز شوید و از حقوق و مزایای خود حراست کنید.

کوته سخن آن‌که، تنها در پرتوی قاطعیت و جدیت می‌توان از سوءاستفاده‌شدن خلاصی یافت. افرادی که بر زندگی خود تسلط آگاهانه دارند، اهداف خود را به‌رغم دشوار و غیرعملی بودنش، تحقق می‌بخشند و بدون توجه به هرگونه تهدید و ارعاب در موضع خود پافشاری کرده و کم‌ترین ضعفی از خود نشان نمی‌دهند. چه بسا این افراد شجاع و با شهامت نباشد، اما هرگز حاضر نیستند از موضع به حق خود سر سوزنی پس‌نشینی اختیار کنند. به هر حال، شما با سستی و تزلزل، زمینه را برای سلطه‌پذیری خویش فراهم‌کرده و به دیگران می‌آموزید که شما را بازیچه و آلت دست کنند.

چهار

در گذر تاریخ، رفتار مردمان و بیگانگان با اصحاب سیاست و قدرت ایرانی، انعکاسی از رفتار و شخصیت خودِ آنان بوده است. بعضی از این به‌اصطلاح تدبیرگران منزل، که تدبیر منزل شخصی خود را نیز، نمی‌دانسته و نمی‌توانسته‌اند، پنداری، آفریده شده‌اند برای سوءاستفاده‌های این و آن. اینان، عمدتا به‌علت ناهشیاری و ناهش‌داری و فقدان اقتدار، ابزاری بوده و هستند برای تحقق امراض و اغراض دیگران، نردبانی بوده/هستند برای بالارفتن دیگران، مسیری هستند برای عبور دیگران، واسطه‌ای بوده/هستند برای قدرت و ثروت دیگران، زبانی هستند برای سخن‌گقتنِ دیگران، بدنی بوده/هستند برای حمل دیگران، پایی بوده/هستند برای رفتن دیگران، دفتری بوده/هستند برای نوشتن دیگران، لوحی بوده/هستند برای نقاشی دیگران.

خلاصه، تا اینان هستند، آن دیگران نه غم نان دارند و نه نام، نه غم جا دارند و نه جاه، نه غم مال دارند و نه حال، نه غم امروز دارند و نه فردا. این عده، اساسا از سواری‌دادن به دیگران لذت می‌برند، و از آویزان‌شدن دیگران به‌نام و شخصیت و منزلت و ارتباطاشان، ورز می‌آیند. به بیان دیگر، این عده، سوءاستفاده‌کردن از خود را طلب می‌کنند، و چون سوءاستفاده می‌شوند، هستند.

بعضی دیگر، کسانی هستند که نیک می‌دانند که چگونه از سوءاستفاده‌کردن از خود سوءاستفاده کنند. اینان که خود آخر سوءاستفاده‌کنندگان سیاسی هستند، بر این شعارند که «اگر می‌خواهی از دیگران سوءاستفاده کنی، اجازه سوءاستفاده دیگران از خود را بده.» این گروه، به‌اصطلاح با دانه‌پاشیدن و دارای ارتباطات و دسترسی نشان‌دادن خود، تلاش می‌کنند دیگران را به‌طرف خود جذب و هر روز فربه‌تر از دیروز بنمایانند، و در یک حرکت زیرکانه، از سوءاستفاده‌کنندگان خود، سوءاستفاده کنند.

سه دیگر، بازی‌گران سیاسی‌ای هستند که می‌دانند در هر شرایط باید به چه کسانی اجازۀ سوء‌استفاده از خویش را داد، و در همان حال، چه کسانی را مورد سوءاستفاده قرار داد.

پنج

عرصۀ سیاست امروز ما، صحنۀ بازی‌گری این هرسه گروه است. بی‌تردید، در میان این کسان، کسانی نیز بوده/هستند که در پرتو قاطعیت و جدیت توانسته‌اند از سوءاستفاده‌شدن و سوء‌استفاده‌کردن، خلاصی یابند. افرادی که بر خود و دیگران تسلط آگاهانه دارند، اهداف خود را به‌رغم دشوار و غیرعملی بودنش، تحقق می‌بخشند، و بدون توجه به هرگونه تهدید و ارعاب، در مواضع خود پافشاری‌کرده و کم‌ترین ضعف و انفعال را از خود به نمایش می‌گذارند.

اما دولت اینان، همواره دولت مستعجل است، و آن دولت وام‌اش بیش که استعداد و امکان سوء‌استفاده‌کنندگی/شوندگی‌اش بیش‌تر. البته، این کنش سوء‌استفاده‌کنندگی/شوندگی، همواره با آرایۀ زبانی و بیانی دیگری هم‌چون: مصلحت، منفعت، سیاست، عقلانیت، مصونیت، امنیت، فضیلت و وحدانیت، به نمایش گذارده شده است، اما با اندکی تامل در بافت و تافت قدرت و سیاست در ایران، نمی‌توان دلالت‌های مفهومی-معنایی تمامی این واژگان را جز به اقتضای منطق روابط نامتقارن نیروها (بازی قدرت-منفعت) در یک شرایط خاص، درک کرد.

به بیان دیگر، این مفاهیم نبوده‌اند که به کنش سیاسی معنا می‌داده‌اند، بلکه این کنش سیاسی بوده است که دلالت معنایی خاصی را از مفاهیم طلب می‌کرده است.

شش

اکنون که در آستانۀ جشن تولد یک‌سالگی دولت وفاق هستیم، تنها در صورتی می‌توان تصویری تحلیلی و یا سنجشی انتقادی منصفانه از دولت ارائه کرد که تلاش کنیم میزان دوری و نزدیکی آن با شقوق چهارگانۀ فوق از سیاستِ سوء‌استفاده را مشخص نماییم، و بنمایانیم که آیا اساسا تولد چنین دولتی مبتنی بر سوء‌استفاده‌ای خاص در شرایط خاص بوده است یا خیر؟

آیا تداوم چنین دولتی مبتنی بر ارادۀ معطوف به سوء‌استفاده‌ای دیگر هست یا نیست؟ آیا حمایت جریان اصلی راست از چنین دولتی ریشه در لذت یا ژوئیسانس (کیف) سوء‌استفاده‌کنندگی راست از چپ دارد یا خیر؟ و بالاخره، آیا دولت کنونی به میزانی که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، استعداد و امکان استفاده از افکار عمومی و شرایط برآمده از یگانگی نسبی حاکمیت و حکومت و اقطاب قدرت را در عرصۀ داخلی و خارجی دارد یا خیر؟

نمی‌دانم پاسخ این پرسش‌ها کدام می‌توانند باشند، اما می‌دانم این دولت نیز، از قاعدۀ سوءاستفاده‌کنندگی / شوندگی مستثنی نیست. پس، مهم، در ارزیابی این دولت، سطح و عمق سوء‌استفادۀ دیگران از آن، و آن از دیگران، است. بی‌تردید، فرق است میان آن دولتی که هم‌چون هرزه و پتیاره‌‌ای، همواره در طلب سیاست سوءاستفاده‌شوندگی/کنندگی است، و لذا همواره باردار و وام‌دار چنین سیاستی است، و آن دولت که اگرچه گریز و گزیری از سوء‌استفاده‌شدگی ندارد، اما تمایلی هم به سوء‌استفاده‌کنندگی (به‌ویژه از مردمان) ندارد.

دولت کنونی، شاید به نوع دوم نزدیک‌تر باشد، اما باید هوشیار باشد که آن دیگرانی که در سوءاستفاده از آن، حیات و منفعت خویش را استمرار می‌بخشند، در هیچ شرایطی، مجال نغمه به ساز ناجور (متفاوت از نغمۀ چنگ و چگور منفعت و قدرت خویش) نمی‌دهند. از این‌رو، در نزد آنان، دولت کنونی نیز، تا زمانی که از قابلیت و امکان سوء‌استفاده‌کنندگی برخوردار است، شایستۀ حمایت آنان است، در غیر این‌صورت، دیگی که برای آنان نمی‌جوشه…. لطفا اجازه ندهید به نام وفاق از دولت مستقر بیش از این سوء‌استفاده شود. منبع انصاف نیوز

LEAVE A RESPONSE

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − دوازده =