
پویان ظفری
سرمايه اجتماعي از مفاهيم نويني است که میتوان گفت «علاج همه مشکلات»جامعه مدرن می باشد.
سرمایه اجتماعی تأثیر اقتصادی حاصل از تسهیلاتی که شبکههای اعتماد و مؤلفههای فرهنگی در یک سیستم اجتماعی به وجود میآورد. شبکههای اعتماد علاوه بر کاهش هزینههای مدیریتی موجب میشود زمان و سرمایه بیشتری به فعالیتهای اصلی اختصاص پیدا کند و جریان مناسبی از یادگیری و دانش را در بین آنها فراهم میکند که میتواند در کاهش هزینههای مدیریتی و توسعه اجتماعی بسیار مؤثر باشد.
براي سنجش میزان سرمايه اجتماعي در يك جامعه بايد به موارد سلبی اين سرمايه توجه كرد .
نماگرهای جهت گيري نزولي سرمايه اجتماعي مي تواند موارد ذيل باشد :
طلاق
جرايم اجتماعي
آمار خودكشي
فحشا
فساد در انواع متنوع و گوناگون
تعداد زندانیان
مهاجرت
مشكلات رواني
ميزان چك هاي بر گشتی
مراجعات به دادگستري
تصادفات رانندگی
قانون شكني هاي روزمره و …
علل اهميت دادن به سرمايه اجتماعي در جهان امروز بخاطر احساس خطر كردن از درونگرا شدن مردم و محدود شدن روابط صميمي و خزيدن مردم در لاك فرد گرايي افراطي است.
در همایشی که با عنوان تاثیر رسانه بر جامعه با محوریت فردگرایی «Individualism» در خدمت دانشجویان، طلاب و … بوده ام عمده ابعاد مرتبط با فردگرایی را با محوریت فرد، خانواده، نظام آموزشی و جامعه آنالیز کردم.
سرمايه اجتماعي ملاتي است كه فنداسیون اقتصاد، فرهنگ و سياست يك جامعه را مي سازد. اين سرمايه از جنس عقل ، عاطفه و معنويت و در يك كلام نرم افزاري است.
كاهش يا سقوط سرمايه اجتماعي در يك جامعه آن را در سراشيبي زوال و فرو پاشی قرار می دهد .
و افزايش سرمايه اجتماعي راه هاي تازه رشد و رفاه را بر روي جامعه می گشايد
تحقیقات نشان می دهد كه افزايش سرمايه اجتماعي شامل حس اعتماد و اميدواري به آينده، اتكا به جامعه و همبستگي آن ، برقراري عدالت اجتماعي، ايجاد رفاه، قدرت تحمل و مدارا ، گذشت و همدلی ، از اصلي ترين راهكار هاي دستيابي به توسعه است.
گسترش بي اعتمادي بعنوان یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی در جامعه ايران تبديل به بيماري اجتماعي شده كه دولت و ملت از آن رنج می برند.
در چنين جوامعي اگر همبستگي اجتماعي افول پيدا كند عناصري چون بي اعتمادي، با افول افق اخلاقی افراد همراه مي شود و خودمحوری ، فردگرايی لذت جويانه جايگزين قانون گرايی می شود.
اساسا كاهش اعتماد اجتماعی موجب بيماري ها و آفات فرهنگی ، سرنوشت گرايي ، حس از دست دادن قدرت تصميم گيري اجتماعی ، قبيله گرايی، بي توجهی به منافع جامعه، رواج دروغگويی، تاكيد بيش از حد بر عنصر شايعه، احساس ناامني اجتماعی، رواج خودخواهی، گسترش روحيه تملق و چاپلوسی و … مي شود./ بُنگ شهرکرد