
روزنامه اطلاعات| امروزه بنگاههای کوچک و متوسط ستون اصلی اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه را تشکیل میدهند و بر اساس اطلاعات موجود بین ۴۰ تا ۶۰ درصد از GDPکشورهای توسعهیافته از طریق SMEها ایجاد میشود. این رقم در اتحادیه اروپا حدود ۵۹ درصد و در ایالات متحده حدود ۴۷ درصد از GDPاست.
در ایران اگرچه آمار قابل اتکایی در دست نیست، اما سهم SMEها درتولید ناخالص داخلی ( GDP) را بین هفت تا ۱۴ درصد بیان میکنند. این در حالی است که سهم این بنگاهها در اشتغال بیش از ۶۰ درصد است. این بنگاهها به دلیل منابع محدود، ساختار مالی شکننده و وابستگی بیشتر به بازارهای محلی و ملی در مقابله با بحرانها آسیبپذیرتر بوده و لذا سیاستهای حکمرانی در ارتباط با ایجاد و توسعه این بنگاهها به عنوان یک سرمایه ملی در کشورهای توسعهیافته بسیار متفاوت با بنگاههای بزرگ است.
متاسفانه بیتوجهی سیاستگذاران و دولتمردان به این بنگاهها در کشور در کنار محیط نابسامان کسبوکار طی سنوات گذشته، موجب شده بود تا این بنگاهها با چالشهای جدی در مسیر تداوم کسبوکار خود روبرو شوند و بدیهی است که جنگ تحمیلی اخیر نیز شرایط را برای بنگاههای کوچک و متوسط بغرنجتر و تابآوری آنها را بسیار سختتر از پیش کرده است.
این موضوع زمانی اهمیت دوچندان پیدا میکند که به میزان بالای سهم آنها در اشتغال توجه کنیم. بدیهی است بحران در این واحدها بیکاری بخش عظیمی از شاغلان فعلی و در نتیجه افزایش آسیبهای اجتماعی را به همراه خواهد داشت. بنابراین در حال حاضر کمک به افزایش تابآوری این بنگاهها امری بسیار ضروری است. حفظ، بقا و تداوم حیات SMEها در شرایط خاص فعلی نیازمند طرحریزی برنامههای فوری در حاکمیت برای حمایت جدی و عاجل از آنها و همزمان توجه به متناسبسازی مدل رهبری این بنگاهها با ضروریات روز توسط مدیران آنها است.
سیاستهای حاکمیت در حمایت از این بنگاهها میتواند شامل مواردی از جنس زیر بوده اما محدود به آن نمیشود:
۱-)طراحی مدلهای تحریک طرف تقاضا در صورت امکان.
۲-) ایجاد بستر برای حمایتهای فوری مالی و اعتباری همچون پرداخت تسهیلات با بهره کم.
۳-)تعدیل یا بخشش حقوق دولتی برای زمان محدود به عنوان کمکهای حمایتی شرایط خاص.
۴-)طراحی قوانین و مقررات حمایتی برای SMEها در شرایط خاص فعلی.
در داخل بنگاهها نیز لازم است تا مدیران با بهرهگیری از علوم روز، مدلهای رهبری خود را بازنگری کرده و برنامههای زیر را در اولویت قرار دهند:
۱-)توسعه تصمیمگیریهای جمعی از طریق تیمهای چند تخصصی به جای تصمیمگیریهای فردی مدیرعامل یا صاحبان بنگاه ترجیحاً بر اساس اصول حاکمیت شرکتی و بر اساس سناریوهای پیش روی کشور در چند ماه آینده.
۲-) تشکیل کمیته ریسک و شناسایی دقیق ریسکهای فعلی، بالأخص ریسکهای مدیریت زنجیره تأمین، نقدینگی و منابع انسانی و برنامهریزی برای مدیریت آنها.
۳-)تشدید انضباط مالی و پرهیز از انجام هرگونه هزینه اضافی.
۴-)طراحی و اجرای برنامههایی برای حفظ امنیت روانی کارکنان و تابآوری منابع انسانی.
۵-)در صورت امکان تنوعبخشی به جریان درآمدی.
۶-)حفظ ارتباط مؤثر با مشتریان بالأخص در بازارهایی که عرضه بیشتر از تقاضاست.
۷-)در صورت امکان طراحی برنامههایی برای مشارکت و ایجاد همافزایی در زنجیره تأمین و یا حتی با رقبا و مشتریان به منظور افزایش قدرت رقابت و مدیریت هزینهها.
۸-)تمرکز جدی بر توسعه بهرهوری با استفاده از کمک مشاوران حرفهای.
بیشک آنچه میتواند تابآوری بنگاهها را به صورت عام و بنگاههای کوچک و متوسط را به صورت خاص در شرایط فعلی کشور افزایش دهد، استفاده از دانش روز مدیریت و پرهیز از روشهای سنتی است.
بنگاههایی که به اصول علمی روز توجه کرده و آنها را در مدلهای راهبری بنگاه خود به کار میگیرند، همچون کشتی محکم و ساخته شده بر اصول مهندسی در دریای طوفانی مقاوم و سربلند راهی ساحل نجات خواهند شد. تردیدی نیست که در شرایط امروز کشور تنها راه نجات برای بنگاههای اقتصادی جز از مسیر به کارگیری مدیران و مشاوران مسلط به علوم روز و به کارگیری راهکارها و مدلهای مبتنی بر علم مدیریت نخواهد گذشت.