عصر شهرکرد

پایگاه خبری سیاسی اقتصادی

سیاسی

اعتماد اجتماعی تضمین ثبات سیاسی

پویان ظفری
دکتری مدیریت منابع انسانی

اعتماد، به عنوان اصلی‌ترین بعد سرمایه اجتماعی، نقشی حیاتی در پیشبرد اهداف یک جامعه و نظام سیاسی دارد.

با این حال، افزایش بی‌اعتمادی در جامعه ایران به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است که دولت و ملت از آن رنج می‌برند. در چنین فضایی، افول همبستگی اجتماعی می‌تواند به بروز مشکلاتی نظیر دوری از ارزش‌های اخلاقی، خودمحوری و انتقال ارزش‌های قانون‌گرایی به فردگرایی منجر شود.

کاهش اعتماد اجتماعی پیامدهایی همچون آسیب‌های فرهنگی، احساس ناامیدی، تضعیف حس مشارکت اجتماعی، ظهور قبایل‌گرایی، بی‌توجهی به منافع جمعی، رواج دروغ و شایعات، احساس ناامنی اجتماعی و حتی افزایش خودخواهی و تملق را به دنبال دارد.

در جوامعی که نهادهای سیاسی در ترویج و تقویت اعتماد اجتماعی نقش فعالی ندارند، سوءظن نسبت به سیاست‌های اقتصادی و سیاسی به تدریج به بی‌اعتمادی عمیق‌تر در میان شهروندان تبدیل می‌شود. اعتماد اجتماعی نتیجه تعامل آزادانه و مسئولانه شهروندان و شفافیت و پاسخگویی نهادهای منتخب آن‌هاست.

الوانی بر این باور است که مدیران دولتی برای مقابله با کاهش اعتماد شهروندان و ایجاد سرمایه اجتماعی باید با پایبندی به اخلاق، احساس مسئولیت اجتماعی و ایجاد وحدت در جامعه بر این چالش‌ها فائق آیند.

اعتماد اجتماعی را می‌توان در چهار سطح بررسی کرد:

۱. اعتماد بنیادین یا فردی:
    این نوع اعتماد، نگرش فرد نسبت به خود و دنیای پیرامونش را تشکیل می‌دهد و حس اعتماد به افراد و امور را ایجاد می‌کند. این نوع اعتماد، محصول فرآیندهای دوران نوزادی است. به‌طوری‌که اریکسون معتقد است اگر نیازهای مادی و عاطفی کودک تأمین شده باشد، حس اعتماد در او شکل می‌گیرد.رابطه‌ی کودک با مادر در این زمینه نقش کلیدی دارد. عدم تأمین نیازها می‌تواند به بی‌اعتمادی نسبت به جهان، به‌ویژه در روابط شخصی، منجر شود.
 
۲. اعتماد بین‌فردی:
    این شکل از اعتماد در روابط چهره به چهره نمایان می‌شود و موانع ارتباطی را کاهش می‌دهد و بسیاری از تعاملات روزمره را تسهیل می‌کند.

۳. اعتماد تعمیم‌یافته:
    این اعتماد به حسن ظن نسبت به اکثریت افراد جامعه، صرف‌نظر از تعلقات قومی و قبیله‌ای آن‌ها اشاره دارد. به نظر برخی از صاحب‌نظران، این نوع اعتماد بر اساس تجارب شخصی ما نیست، بلکه بیشتر بر نگرش ما به جهان است که از والدین خود یاد می‌گیریم و نسبتاً پایدار است.

۴. اعتماد به نظام یا سیستم:
    در جوامع مدرن، الزاماً دو سوی فرآیند اعتماد را افراد تشکیل نمی‌دهند بلکه کنشگران غیرفردی نیز در این میان تأثیرگذار هستند. در این مورد، دو نوع اعتماد مطرح می‌شود:
   اعتماد نهادی:
       به میزان مقبولیت، کارایی و اعتمادی که مردم به نهادهای رسمی و دولتی دارند اشاره دارد.
   اعتماد انتزاعی:
       گیدنز نظام‌های انتزاعی را نظام‌های کار فنی یا مهارت تخصصی می‌داند که بخش‌های وسیعی از محیط اجتماعی و مادی زندگی ما را تشکیل می‌دهند، مانند نظام پزشکی. در دنیای مدرن، ما ناگزیر به این نوع اعتماد هستیم زیرا قادر به انجام همه کارها به تنهایی نداریم.

با روش های ذیل میتوان ارتقای اعتماد اجتماعی را ارتقا داد:
۱. سرمایه‌گذاری اجتماعی مستقیم در آموزش و پرورش
۲. گسترش سطح فرهنگ عمومی در خانواده‌ها و مدارس
۳. تشکیل انجمن‌های داوطلبانه تخصصی
۴. تشکیل سازمان‌های مردم‌نهاد
۵. ایجاد شبکه‌های شهروندی
۶. گسترش آداب و رسوم فرهنگی میان اقوام کشور
۷. حمایت از زبان مادری
۸. برگزاری جشن‌های همگانی و آیین‌های سنتی

LEAVE A RESPONSE

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو + 19 =